3 نفر ادم سیاه وسط بیابون گیر می افتن،تو همین حال و هوا بودن که یدفعه یکیشون یه چراغ جادو پیدا میکنه و دست میکشه رو چراغه و غوله میاد بیرون و بهش میگه یه ارزو کن.
اولیه کلی فکر می کنه و بعد میگه : منو سفید کن!
تا اینو میگه سومیه میزنه زیر خنده.بهش میگه چرا می خندی؟ میگه: همینجوری!
بعد نوبت میرسه به دومی.غوله بهش می گه :یه آرزو کن.اونم بعد از چند دقیقه که به مغزش فشار میاره میگه : منم سفید کن. دوباره سومی میزنه زیر خنده.بهش میگه:چرا می خندی؟سومی باز گفت:همینجوری.
خلاصه نوبت سومی میشه.غوله ازش می پرسه :تو چی می خوای؟ سومی میگه:این دو تا رو سیاه کن!
پ.ن1: اینه حکایت ما.
پ.ن 2 : دقت کردین چرا تا حالا کسی نتونسته چراغ جادو رو پیدا کنه!